ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس محمد رضا

ما به سه موضوع مواجه هستیم

اول،جزئیاتی در مورد توطئه ای که

اجیته و ارباب کانگ برنامه ریزی میکردن وجود داره

 

به عبارت دیگه برادر گان تو محاکمه خیلی محکم برخورد کرد

مسئه دوم در مورد استاد سوک چونگ

اون به خاطر این که مایتریا بودن منو زیر سوال برد
کشته شد

 

ولی بیشتر برادر گان بهش ربط داره

فقط یک خورشید وجود داره
من تنها مایتریا هستم

موافق نیستی؟

بله،اعلیحضرت

بله،همین طوره من نمیتونم این مسائل رو نادیده بگیرم

سومیش توهینیه که به من شده

احساس میکنم از من یک احمق ساختن

این واقعیت که ملکه یک بار با کس دیگه ای نامزده شده

رسوایی وحشتناکی برای منه

 

زمان سختی برای شماست،اعلیحضرت

این جرم نیست تعامل بین دو خانواده است

اتحادی بوده که در زمان جنگ به هم اعتماد کنن

که این طور

 

این نظرته؟

این صرفا فقط یک قول بوده که

بعد مدت کوتاهی لغو شده

ولی من باید میدونستم

 

من نمیتونم به کسی اعتماد کنم
من احساس تنهایی میکنم

من همه چی رو مجددا بررسی میکنم

اونها نقشه کشیدن پسرانم رو به تخت برسونن
اونم وقتی من هنوز زنده ام

ولی وانگ گان بی اهمیت از کنارش گذشت

نباید تحمل کنم

کسایی که به جرم ربط دارن کدوم قسمت هستن؟

خبرچین ها ایپ جون و شین یانگ تو اداره عدالت کار میکنن

نیونگدال و کیجیون که به دخالت متهم بودن

موقعیت های قبلی شونو حفظ کردن

کاپیتان ییم نگهبان گشت نبود؟

بله،ولی به دلیل کمبود شواهد تبرئه شد

بله،عوامل اصلی اجیته و پدرزن من بودن

اونها سعی کردن از پسرانم استفاده کنن

 

اخرین مواردی که تو پرونده امده رو گزارش بده

بله،اعلیحضرت

هیچ کس نمیتونه منو احمق فرض کنه

 

نیونگدال و کیجیون زندانی کن و به کاپیتان ییم دستور بده

تا اطلاع ثانوی چول وون رو ترک نکنه

این دستور مستقیم منه

بله،اعلیحضرت

 

..اخرین سال های من چه قدر ناراحت کننده میگذره

به نظر میرسه برای زنده موندن الکی

تلاش میکنم

 

دوباره که بهش فکر میکنم
وانگ گان نسبت به من خیلی مهربان بوده

 

به خاطر توطئه نیست که من اینجام

به خاطر گذشته ملکه است

 

برای دفاع از خودم چی بگم؟

من اینجا زنده میمونم؟

 

برین کنار

 

این چه معنی میده؟

 

فرمانده جانگ چی شده؟

اعلیحضرت پرونده اجیته رو دوباره بررسی میکنه

 

ما دستور داریم نیونگدال و کیجیون رو دستگیر کنیم

 

چی؟

دستگیرشون کنین

 

نمیتونین همیچن کاری بکنین

 

این پرونده توسط سرپرست سلطنتی وانگ بررسی شد

اعلیحضرت دستور داده
ببرینشون

بی معنیه خیلی وقته که این مسئله حل شده

 

بهت گفتم دستور اعلیحضرته

 

کاپیتان،شما هم نمیتونین از پایتخت خارج بشین

تا وقتی که تحقیقات تموم بشه

 

اعلیحضرت پرونده توطئه رو بررسی میکنه؟

 

چه طور این اتفاق افتاد؟

 

کجا بودی؟

من تو بخش نگهبانان گشت بودم

چرا؟

اعلیحضرت بعد از این که نمادو بهش دادین

داره سریع عمل میکنه
ایپ جون و شین بانگ

محافظان سلطنتی اونها رو گرفتن

نیوینگدال و کیجیون هم بازداشت شدن

بازداشت؟

بله،کاپیتان ییم طبق دستور نمیتونه از چول وون خارج بشه

 

واسه ارباب وانگ چه اتفاقی افتاده؟

اون هم زندانی شده

 

ارباب کانگ هم؟

بله،استاد همه چی داره سریع اتفاق میفته
و هدف شما هستین

موضوع استاد سوک چونگه که به سرعت داره رشد میکنه

 

شما باید از خودتون محافظت کنین

بزار صبور باشیم،تو این وضع نمیتونیم کاری بکنیم

اعلیحضرت پرونده ای که شما اونو به نتیجه رسوندین رو
دوباره باز کرده

یعنی این که در مورد صداقت شما داره شک میکنه

 

زندانی شده؟گفتی پدرم زندانی شده؟

بله،ملکه بعد از این که تو اتاق اعلیحضرت مشروب خوردن

دستگیر شد

شرایط عادی نیست،ملکه

 

اعلیحضرت عقل سالم نداره واسه همین هیچ کس

نمیدونه میخواد چی کار کنه

 

من حس بدی دارم فکر میکنم با
زندانی شدن تموم نمیشه

شاید بهتر باشه با سرپرست سلطنتی حرف بزنین

احمقی نمیدونی شرایط چیه؟

 

اعلیحضرت به اون هم مشکوک شده

این یه جاده یک طرفه است
چه طور میتونه پدرمو زندانی کنه؟

اون مصممه این وضعو تموم کنه؟

نمیتونم اجازه بدم همچین اتفاقی بیفته
من باید برم

نه،ملکه

ملکه

 

همه چیز داره از کنترل خارج میشه
کسایی که

تو توطئه دست داشتن با دستگیر شدن یا تحت نظرن

به کاپیتان ییم دستور داده شده از شهر خارج نشه

ارباب کانگ هم زندانی شده

شنیدم نگهبانان سلطنتی دستوراتو انجام میدن

بله،اون مصممه که این کارو انجام بده

 

چیزهایی هست که نباید انجام بدن

یک چیزها مربوط به زنانه

 

چی؟

مسائلی که به زن مربوط میشه نباید
برای صدمه زدن به دیگران استفاده بشه

این باعث میشه مردا کوچک و حقیر بشن

 

ولی این موضوع در مورد ملکه است

این تفاوتی ایجاد نمیکنه
مردم چه فکر میکنن اگه

مایتریای بزرگ به خاطر حسادت به یک زن
به همه چی مشکوک شده؟

این حرکت خیلی بدیه

 

اعلیحضرت اشتباه میکنه

ولی اگه منم تو این موقعیت بودم مشکوک میشدم

همه به خاطر اجیته است

اون گفت که نمیتونه تنهایی بره یعنی همین

ولی شمشیر داره بر علیه دشمن
ما وانگ گان فرود میاد

ولی این راه درستی نیست

 

همه چی نیاز به دلیل موجه داره

 

بدون اون اثر خوبی نداره

این چیزیه که نگرانم میکنه

اون پدر ملکه رو زندانی کرده
همه چی بهم ریخته

 

حضور منو اعلام کن

بله،ملکه

 

اعلیحضرت،ملکه به دیدن شما آمدن

 

ملکه

 

بیاد تو

بله،اعلیحضرت

 

چی شده ملکه؟

من داشتم پرونده ای که وانگ گان

و نیروها برای تصرف پیونگ یانگ کار میکردن رو بررسی میکردم
چی شده؟

من مطمئنم میدونین چرا اینجام،اعلیحضرت

نمیدونم میتونی بهم بگی

چند شب قبل شما با مهربانی با من حرف زدین

قبلا هم با مهربانی با من رفتار کردین

چه طور میتونین این کارو بکنین؟

شنیدم پدرمو به زندان فرستادین

بله،این کارو کردم

میدونین خوبیت نداره ولی چه طور میتونین با پدر ملکه

این کارو بکنین؟

 

من هرگز تو رو ناراحت ندیده بودم،ملکه

این طوری زیباتر شدی

اعلیحضرت

ملکه،من شوهرتم و تو هم زن منی
ولی قانون قانونه

کسایی که کار اشتباه انجام دادن باید تنبیه بشن

شما هنوز به من شک دارین؟

 

در اون مورد نیست

من دارم پرونده ای که میخواسته دولت سرنگون
کنه رو بررسی میکنم

این طور نیست شما میخواین پدرمو مجازات کنین

چون در مورد گذشته ناراحت هستین

 

نه،ملکه این امور دولتیه

من متوجه شدم سرپرست سلطنتی
در مقابل جرم ها خیلی لطافت نشون داده

واسه همین خودم دارم این پرونده رو بررسی میکنم

این تحقیق و بررسی مدت ها پیش تموم شده

درست انجام نشده این جرم خیانته

اونها میخواستن منو بکشن و پسرانمو
به تخت برسونن

میخواستن منو بکشن
میفهمی؟

 

به اتاقت برگرد

پدرمو ازاد کن

نمیتونم،وقتی اسم قانون میاد این طوری هستم
شما میتونی برین

نمیرم
لطفا پدرمو آزاد کنین

بهت گفتم برو

اعلیحضرت

 

اعلیحضرت،چوی یونگ به دیدن شما امده

بیاد تو
بله،اعلیحضرت

حالا برو،حقیقت تو جلسه آشکار میشه

 

خدمتکار،ملکه رو همراهی کن

بله،اعلیحضرت

 

من به کاری که میکنین اعتماد میکنم،اعلیحضرت

ارباب کانگ پدربزرگ شاهزاده هاست و

پدرزن شما همچنین پدرم منه

همه در برابر قانون یکی هستن
حتی پدر ملکه

برای بازرسی از نیروهای باید آماده باشم

 

چی شده چوی یونگ؟

ژنرال یون بو , نیونگدال و کیجیون رو دستگیر کرده

خوبه،تحقیق در مورد سوک چونگ به کجا رسید؟

من دستور دادم تمام فرقه باپسانگ

تو کشورو دستگیر کنن

 

خوبه،اونها ادعا میکنن فرقه مایتریا هستن

میگن مایتریای جدید داره رشد میکنه

مایتریای اونها میگن وانگ گانه

برادر من وانگ گان

 

ارباب کانگ،حالا چه اتفاقی میفته؟

نمیتونی ازش فرار کنی

منظورت چیه،ارباب؟

شانش آوردیم اگه از اینجا زنده بریم بیرون

 

فکر میکنم سرپرست سلطنتی درمانده باشه

اجیته زده همه دنیا رو خراب کرده

جالب اینجاست که طبق خواسته اون داره پیش میره

بعد این همه مخافت , اجیته فتح شمالو

شروع کرد

 

دنیا همین طور داره میچرخه

 

اعلیحضرت،سربازها امادن تا شمالو فتح کنن

لطفا چند کلمه براشون حرف بزنین

ژنرال هوان تو فرمانده کل هستی؟

 

بله،موقعیت بسیار والا و محترمی بهم داده شده

همه در مورد شجاعتت میدونن،ژنرال هوان

 

پیشروی به سمت شمال برای

کشور بزرگ ته بونگ خیلی مهمه
واسه همین از شما میخوام

بی امان به تلاشتون ادامه بدین

در گذشته ما شاهد مبارزه با مشکلات زیادی بودیم

 

با این حال هدف اصلی اجیته فتح شمال بود

ولی در اخر شکست خورد

من این واقعیتو قبول میکنم
ولی شما باید متوجه شده باشین

پیشروی به سمت شمال ضروری و اجنتاب ناپذیره

فتح شمال وظیفه همه و آرزو ابدی ماست

به جلو حرکت کنین و به پیونگ یانگ برین و
پایتخت قدیمی کوگوریو رو تسخیر کنین

و به سمت تانگ حرکت کنین
همین طور ادامه بدین و باعث
افتخار و شکوه اسم من بشین

!زندگی امپراطور طولانی باد
!زندگی امپراطور طولانی باد

 

حرکت میکنیم

 

سرپرست سلطنتی وانگ
بله،اعلیحضرت

فتح شمال یک ماموریت فوق العاده است

گرفتن قلعه خالی از سکنه
پیونگ یانگ نقشه فوق العاده ای بود

ممنون،اعلیحضرت

بله،من مدت ها دنبالش بودم
ما باید به شمال برسیم

شما هدیه خوبی پیش من دارین
من قدرتمو دوباره به دست میارم

من شما رو به خاطر این که از این نقشه
حمایت کردین تحسین میکنم،مشاور

ممنونم اعلیحضرت

برادر گان
بله،اعلیحضرت

کاری که اجیته انجام داد واقعا منو ناامید کرد

من دوباره دارم جرائم رو بررسی میکنم
از نظر شما اشکالی نداره؟

البته که نه،اعلیحضرت

 

من تمام پرونده رو بررسی میکنم

به زودی یک جلسه برگزار میکنیم

 

بله،اعلیحضرت

 

فوق العاده است...اونها واقعا ارتش
امپراطوری من هستن

 

این موقع شب چی شده؟

من از موقعیتی که سرپرست سلطنتی داره نگرانم

مشکل داره ادامه پیدا میکنه

 

من احساس بدی دارم فکر کنم
طوفان خونینی در راه باشه

نگرانی شما رو درک میکنم هر چند به
اعلیحضرت نمیشه اعتماد کرد

ممکنه به برادرش آسیب بزنه

نه،شما متوجه نمیشین

مشکلات خیلی زیاد شدن

 

اعلیحضرت پدر ملکه و زندانی کرده که
کار غیر منطقی هست

پرونده ای که توسط سرپرست سلطنتی حل شده
دوباره داره اونو بررسی میکنه و

در مورد گذشته ملکه داره تحقیق میکنه

اعلیحضرت نماد قانونو در اختیار داره

این یعنی این که اعتمادشو از دست داده

درسته

 

اعلیحضرت داره وفاداریو زیر سوال میبره

اجیته مشکل بزرگی بعد از مرگش
برای ما باقی گذاشته

بله

شک و تردید داره بیش تر میشه
این مشکل ساده نیست

ولی ما تو این شرایط کاری از دستمون بر نمیاد
تنها امیدی که داریم

اینه که مشاور جلوی این کارو بگیره

اون باعث ازدواج سلطنتی شده

 

باید ببینیم چه طور پیش میره
چیزی نیست که بتونیم انجام بدیم

وقتی رژه ارتش به سمت شمالو دیدم
احساس غرور کردم

سرپرست سلطنتی رو حرفش مونده

قول دادین اگه روی حرفش بمونه
باهاش آشتی میکنین

در حال حاضر نفتو توی آب ریختی
آشتی ممکنه؟

به خاطر اعلیحضرت جلسه ای که قراره برگزار بشه

رو بگیریم

اعلیحضرت همیشه چیزی که شروع میکنه
رو تموم میکنه این غیر ممکنه

به خصوص تو این زمان که به همه شک داره

 

ما برای ساختن این کشور سخت کار کردیم
چرا باید

وقت با ارزش مون رو با چنین
موضوعات بی اهمیتی هدر بدیم؟

 

یه چیز خوبه استاد پزشک دارو

رو اماده کرده

شما به قدرت این دارو اعتماد دارین؟

میخوام اعتماد کنم , به قدرت استاد پزشک شکی ندارم

سوال اینه که اعلیحضرت توانایی تحمل اثرات دارو رو داره

 

امروز فهمیدم دعا تموم شده

شما دارو رو با تعهدی که داشتین آماده کردین

 

دارو کامل شده؟

 

با امروز صد روز میگذره

 

یه ستاره وحشت زده تو آسمون بود

 

منظورتون چیه؟

 

بله،دعا بعد صد روز تموم شد

 

دارو اماده است

 

فوق العاده است شما سخت کار کردین

کاسه رو بیار

بله

 

چه رنگ فوق العاده ای داره

 

اون از تموم گیاه های معجزه دار ساخته شده

 

من برای نجات مردی امدم که
خودشو مایتریا صدا میزنه

ولی آسمان ها به من نشانه ای نشون دادن

ستاره وحشت زده نشونه اینه که
مرگ امپراطور زیاد دور نیست

 

کار من بیهوده بوده
مرگ من نزدیکه

 

قبلا با من مهربان بودین ولی الان با حساسیت با من رفتار میکنین

 

چند شب پیش نسبت به من محبت داشتین
چه طور میتونین این کارو بکنین؟

شرم آوره که به اینجا رسیدیم
ولی انتخاب دیگه ندارم

من به شما حقیقتو گفتم اعلیحضرت

 

نه،دروغ میگی هیچ کس
به من حقیقتو نمیگه

 

من نگران شک و تردیدی که نسبت به

سرپرست امپراطوری وانگ دارین دارم
اون برادر شماست،اعلیحضرت

حرف های شما منو اذیت میکنه،اعلیحضرت

شما همیشه به من اعتماد داشتین
همیشه با من مهربان بودین

ولی سخته که بخوام حرف های شما رو قبول کنم

 

شاید من کوته فکر شدم

ولی چیزی که منو ناراحت میکنه اینه که
انگار منو تو تاریکی نگه داشتن

چیزی در مورد برادر گان روشن نیست

 

رفتار اون با سوک چونگ نا مشخصه

مهربانی با خیانت کاران جنایت بزرگیه

من نمیتونم انگیزه اشو بفهمم
چرا این کارو کرده؟

نه،اعلیحضرت
این حیله اجیته است

 

خواهش میکنم فریب نخورین

 

نه،به عنوان مثال من باید طوری باشم
که کسی جرئت توطئه

دوباره رو نداشته باشه
هیچ کش نمیتونه این کارو با من بکنه

 

من بهشون نشون میدم هنوز
زنده و سالم هستم

 

اعلیحضرت،مشاور به دیدن شما امدن

مشاور؟

 

بیاد تو

 

چی شده؟
این مرد کیه؟

این استاد پزشکه که با شما درباره ایشون

حرف زدم،اعلیحضرت

 

اون صد روز برای سلامتی شما دعا کرده

استاد پزشک بک دو؟

اون باید مثل استاد سول بو باشه

بله اون یک داروی عالی با

گیاهان اماده کردن

 

صد روز به کارش تعهد داشته
شما بیهوده این کارو کردین

این میتونه به شما کمک کنه مثل وقتی که استاد سول بو

به شما کمک کرد

لطفا قبولش کنین،اعلیحضرت

شما واقعا ساده این که به جادو و قدرت استادها

اعتقاد دارین

 

اعلیحضرت،لطفا قبول کنین

 

خدای من ...فکر میکنم باید اونو بخورم

فقط به خاطر این که صد روزت هدر نره
ولی دیگه این کارو نکن

 

کاسه رو بده به من

 

چیزی هست که قبل از این که دارو رو
بخورین باید به شما بگم

اون چیه؟

 

وقتی این دارو رو میخورین یک سوختگی
بدی رو احساس میکنین

که درد باعث میشه خشم شما بیشتر بشه

 

این علائم داروئه که بعد سه روز

 

از بدن شما سم زدایی میشه

که این طور

لطفا سه روز تحمل کنین

 

تا نشانه های بهبودی خودشونو نشون بدن

 

من مشکلی با درد ندارم
مطمئنم میتونم تحملش کنم

وقتی این دارو رو بخورین

باعث میشه قدرت تون ضعیف بشه

 

لطفا دارو رو بخورین

باشه

رنگ قشنگی داره بزار ببینیم موثره

این دارو با گیاهانی که معجزه میکنن اماده شده و افرادی خاصی

میتونن این دارو رو بخورن

لطفا بخورین،اعلیحضرت

 

گیاهانی که مجعزه میکنن

 

شما باید اونو ببلعید

باید اونو بخورین

اعلیحضرت

 

اعلیحضرت،حالتون خوبه؟

خوبین،اعلیحضرت

سم
سمه

قلبم...قلبم داره میسوزه

 

این سمه،این مرد میخوان منو بکشه

 

اعلیحضرت

 

چی شده؟

من قبلا از اثرات دارو بهتون گفتم

حرومزاده خیانتکار
اونو بکش

اون مردو بیرون ببرینو سرشو قطع کنین

 

اون میخواست منو بکشه

 

این سمه؟چه قدر باید اینو تحمل کنه؟

گفتم که سه روز

 

اون مردو بیرون ببرین و گردن بزنین

 

اون سعی کرد منو بکشه

نگهبان ها

اعلیحضرت،فقط سه روز طول میکشه

نه،اون مرد برای کشتن من امده
اونو بکشین

این سمه
مطمئنم

 

اونو بیرون ببرین

پزشک،پزشکو خبر کنین

 

معلومه که مسموم شده

دستور اعلیحضرتو اجرا کنین
این مردو بیرون ببرینو گردن بزنین

نه،ژنرال یون بو

 

به من گفته سه روز صبر کنم

داروی خوب این اثراتو نداره

به اعلیحضرت نگاه کن

منتظر چی هستین؟
اون مردو بگیرین

نه نه

 

مشکلی نیست،مشاور
من چنین چیزیو پیش بینی کرده بودم

 

خدای من

 

اعلیحضرت

 

مشاور،اجازه نده من بمیرم

تحمل کنین،اعلیحضرت
تحمل کنین

 

از قصر مراقبت کنین
امنیتو بیشتر کنین

 

میترسم اعلیحضرت نتونه

استاد به پزشک گفته سه روز طول میکشه

 

ولی خوب به نظر نمیاد

 

من واقعا نگرانم

با استاد پزشک چی کار کردین؟

چه طور میتونم دستور اعلیحضرتو به تاخیر بندازم؟

 

-

 

اون گردن زده شد

 

خدای من

 

گفتی جاسوس ما به ته بونگ نفوذ کرده؟

اون مرد قابل اعتماده؟

 

بله،اون یه وطن پرسته که تو موجین جو زندگی میکنه

اون یه مرد پخته و با تجربه است

برای کاری که میخواستیم مناسبه , انتظار داریم نتایج خوب باشن

 

ما سودی زیادی از وزیر امور نظامی
تو عملیات مخفیانه میبریم

من خودم به این موضوع خیلی امیدوارم

منونم اعلیحضرت

اعلیحضرت،ما در مورد ماموریت ته بونگ نمیدونیم

ولی ما برای حمله به قلعه دایا اماده ایم

نیروهای مشتاقانه منتظر فرمان هستن

بله،اعلیحضرت ما بازرسی ها رو تموم کردیم

 

مرزهای شیلا و ته بونگ برای حمله مناسبن

ته بونگ تو این زمان برای ما
تهدیدی به شمار نمیاد

درگیرهای داخلی و فتح شمال اونها رو درگیر کرده

دستور بدین

بله،اعلیحضرت

شیلا همیشه از ترس حمله ما
موضع دفاعی به خودش گرفته

وقتشه که نیروها رو حرکت بدیم

 

آماده سازی کامل شده اجازه بدین
به قلعه دایا حمله کنیم

بله،اعلیحضرت زمانش رسیده کاری انجام بدیم

به ما اجازه بدید

 

بله،من با شما موافقم

من مشتاقانه منتظر بودیم چونی یاد گرفتم

تو جنگ نباید عجله کرد

 

کی حمله رو رهبری میکنه؟

 

لطفا افتخار این کارو به من بدین

من یک بار تلاش میکنم , میخوام این قلعه رو بگیرم

برو و آرزوی منو برآورده کن،ژنرال شین دوک

ممنونم اعلیحضرت

ژنرال کیم نیروهای سمت راستو به عهده میگیره
ژنرال چوی

هم از سمت چپ و دو پسر من هم
از وسط این کارو میکنن

بقیه شما از عقب اونها رو پشتیبانی میکنید

بله،اعلیحضرت

بزرگ ترین خطر ما وانگ گان تو ته بونگه

باید ببینیم عملیات پنهایی وزیر به کجا میرسه

از این فرصت استفاده کنین و
به سمت شیلا حرکت کنین

 

بله،اعلیحضرت

ما از خواب زمستانی بیرون میایم

وقتی به شیلا ورود کردیم

به ته بونگ حمله میکنیم
این یک شروع جدیده

 

منظورت چیه سرپرست سلطنتی تو خطره؟

وضعیت بحرانیه

اعلیحضرت میخواد کسایی که تو توطئه
اجیته بودن رو دوباره بازجویی کنه

این یعنی این که داره صداقت سرپرست سلطنتی رو زیر سوال میبره

بله،درسته

 

واقعا برای سرپرست سلطنتی خسته کننده است که

ریسک کنه و زندگی شو برای این کشور به خطر بندازه

ولی اجیته باعث همه این مشکلاته

 

شما همیشه شوهر منو حمایت کردین

 

اگه شما گزارش بدین جنگ ما رو تهدید میکنه

 

شاید گان بتونه از این خطر فرار کنه

ایده خوبیه،در حقیقت اون متعلق به ناجوئه

سیاستمداران قصر با اون موافق نیستن

ژنرال کیم،اجازه این نقشه رو به ما بدین

بله،سخت نیست

اقدمات نظامی باعث میشه بکجه واکنش نشون بده

ما میتونیم گزارش بدیم جنگ ما رو تهدید میکنه

 

و حضور سرپرست وانگ ضروریه

دقیقا،اون باید از پایتخت فرار کنه

هیچ کس نمیدونه ممکنه چه اسیبی به اون برسه

ما باید سریع کاری انجام بدیم

به نظر میرسه که وضعیت سختی شده

 

سه روز شده؟

بله

اون بک بار بیدار شده

من دارم به این فکر میکنم که اگه هرگز بیدار نشه
چی کار کنیم؟

نباید همچین چیزی بگی

من نگرانم

سه روزه که اون داره درد میکشه

اون از خواب بیدار میشه
اون قدرت زیادی داره

استاد پزشگ گفت سه روز
و امروز اخرین روزه

 

اون بیدار میشه

اون از خواب بیدار میشه و یک بار دیگه
به دنیا دستور میده

بله،بیدار میشه
مطمئنم

ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس محمد رضا
تلگرام:wanggun2000